سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

ساینا , عسل مامان و بابا

روز پدر

عزیز دل مامان امروز بعد از سه هفته بازم وقت دکتر بود و اونجا صدای قلبت را دوباره شنیدیم یه اتفاق جالب این بود که امروز بابا یی دستش را گذاشت رو شیکم من و ازت گله کرد که چرا دیگه دستش را فشار نمیدی به دفعه تکون خوردی و با با کلی ذوق کرد بنا به دستور شما هدیه بابا را آماده کردم به همراه گل و نامه شما واسه بابا جونی حالا هم منتظریم که بابا بیاد خونه خدا کنه قبل اینکه من و شما خوابمون ببره بابا بیاد خونه اینم عکس کادوی شما   یه دنیا دوست دارم عزیز دلم ...
27 خرداد 1390

baby rus

سلام عزیز دل مامان قربون تکونات برم من دیروز به همراه بابا رفتیم baby rus و دوتایی همش ذوق اومدن تو را می کردیم و تو وسایل چرخ میزدیم واست خرید می کردیم و عشق می کردیم قربونت بر م من  یه دنیا دوست دارم عسلم ...
10 خرداد 1390

سلام عزیز دل مامان

الهی من قربون اون قیافه خواستنی ات بشم   هزار تا سلام مدتها است که می خواهم شروع کنم واست بنویسم اما یه ذره می ترسیدم جونم واست بگه نی نی قبل شما من و بابا را تنها گذاشت همش نگران بودم تو هم ممکن ما را تنها بذاری مامان قربونت  بره الان 20 هفته و 5 روز که تو شیکم مامان هستی حدود 1 هفته است هر دقیقه اعلام حضور می کنی  دیروز واسه اولین بار وقتی بابا دستش را گذاشت رو شیکم من تو یه دفعه دست بابا را فشار دادی و بابا کلی ذوق کرد عسل مامان امروز به من و بابا گفتن شما دختر خانم هستی بابا کلی ذوق داشت و با اینکه باید می رفت سر کار به اصرار با هم رفتیم و اولین لباست را خریدیم گل مام...
7 خرداد 1390
1